آغازگاه، نقطهی شروع، نقطهی آغاز
The library was the jumping-off place for his research on ancient civilizations.
این کتابخانه آغازگاه تحقیقات او در مورد تمدنهای باستانی بود.
The meeting room served as the jumping-off place for their brainstorming session.
اتاق جلسه نقطهی شروع جلسهی ایدهپردازی آنها بود.
جای بسیار دور، جای دورافتاده، اون سر دنیا، بیخ گور سیاه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After hours of hiking, we finally reached the jumping-off place
بعد از ساعتها پیادهروی بالاخره به جای دورافتاده رسیدیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «jumping-off place» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jumping-off-place